مدح و مناجات با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
بدون لطف تو «شادی» به فکر «غم شدن» است «وجود» یکسره در معرض «عدم شدن» است به جـلـوه آمده در تو تمام «کُنْ فَـیَکون» جواب خواستههای تو لاجرم «شدن» است به «بودن» تو گره خورده است «بودن ما» به شوق توست که «دم» فکر «بازدم شدن» است به مجلسی که در آن صحبت از فضائل توست کـدام آیـنـه را قـدرت عَـلـَم شـدن است؟ برای از تو نـوشـتن درخـتهای جهـان تمام حـسرتـشان کاغـذ و قـلم شدن است تـویـی که آیـنـۀ کـعـبـهای و آن عـمـلـی که در برابر تو واجب است، خم شدن است کـمــال مــرتــبــۀ شــاعــرانِ دورۀ مــا در آستان تو عُمّان و محتشم شدن است چگونه درک کنم بخـشـش تو را؟ وقتی که منسب پـسرت اُسـوۀ کَرَم شدن است به گرد و خاک بقیعت قسم! که در آنجا تـمام حـسـرت ما زائر حـرم شدن است |